کد مطلب:31931
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
چرا خداوند گفته هر كس بيشتر درباره من فكر كند گمراه و منكر وجودم خواهد شد؟ توضيح دهيد.
سؤال شما مضمون روايتي از ابوجعفر ( است مي فرمايند : تكلموا في خَلقِ ا... و لا تَتَكلَّموا في ا... فاِنَّ الكلام في ا... لا يَزدادُ صاحِبَهُ الا تحيرا (از آفريده هاي خداوند سخن بگوييد و از ذات خدا سخن مگوييد زيرا سخن از ذات، ماية سرگرداني بيشتر گوينده است.)(1)
مراد از اين حديث اينست كه تكلم در ذات خداوند تبارك و تعالي ممنوع است مراد رسيدن به كنه ذات باري تعالي و كيفيت وجود باري تعالي است.
و اما نظر كردن در ذات براي اثبات وجود و توحيد و ... غايت ارسال انبياء و آمال عرفا است و قرآن كريم و احاديث شريفه پُر است ازعلم به ذات و كمالات و اسماء و صفات ذات مقدس است. و همين طور حديث ديگر از امامصادق ( كه مي فرمايند : اياكُم و التَّفكُر في ا... كه مراد از تفكر، تفكر در كنه ذات است، كه ممنوع ميباشد.
ولكن حديث شريفي از امام صادق( كه دلالت بر افضليت تفكر در خداوند مي نمايد :
افضلُ العبادةِ ادمان التفكُّرِ في ا... و في قدرتةِ(2) پيوسته انديشيدن درباره خداوند و توانايي او برترين پرستش است.
تفكر در حق و اثبات ذات و تفكر در قدرت و ساير اسماء و صفات است، علاوه بر اينكه مورد نهي نيست بلكه افضل عبادات است.
و از مجموع اين اخبار معلوم مي شود كه تفكر در ذات به يك مرتبه ممنوع است كه آن تفكر در كنه ذات و كيفيت آنست، چنانچه در حديث شريف كافي وارد است : مَن نَظَرَ في ا... كيف هوَ هلَكَ يا آنكه جمع بين اخبار نهي كننده از تفكر در ذات و اخباري كه امر مي كنند به تفكر در ذات اينست كه يك دسته از مردم كه قلوبشان طاقت شنيدن براهين و معارف عاليه را ندارند و استعداد ورود در اين گونه مباحث را ندارند وارد نشوند. چنانچه در روايت كه از علي بن الحسين ( دربارة توحيد پرسيدند فرمود : همانا خداوند مي دانست كه در آخرزمان پاره اي از مردم ژرفانديش خواهند آمد پس خداوند متعال (قل هوا...احد) و آياتي از سورة حديد تا آية (و هو عليم بذات الصدور) را فرو فرستاد، پس هر كس فزون ازآن را اراده كند هلاك شده است.(3)
و اما كساني كه اهل آن هستند براي آنها افضل از جميع عبادات است.
پس تفكري كه ممنوع است، تفكر در كنه ذات الهي است و علّت آنهم عجز فكر بشر است، اما تفكر در صفات و
اسماء الهي يا به تعبيري تفكر در مخلوقات براي شناخت خالق از اهمّ واجبات است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع و مآخذ :
1. اصول كافي، ج1، ص92
2. اصول كافي، ج1،ص55
3. اصول كافي، ج10، ص91
اربعين حديث امام خميني(، ص194 و195
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.